بدون نظر
 
مروری بر زندگی نامه شهدای 9 دی تربت حیدریه
طلایه دارانی که در وزیدن نسیم انقلاب پیشقدم شدند
تاریخ انتشار : ۰۸ دی ۱۳۹۹ در ۸:۴۵ ق.ظ
 
شهرستان تربت حیدریه در 9 دی سال 1357 با رهبری علما و بزرگان شهر و حضور در صحنه امت حزب الله و تقدیم 10شهید توانست 43 روز قبل از پیروزی انقلاب، با سرنگونی مجسمه پهلوی و بیرون راندن ایادی رژیم منحوس شاهنشاهی از شهر زمام امور را بدست گرفته و افتخاری دیگر برای مردم این خطه رقم بزنند.

ه گزارش تابان تربت؛ برای مردم شهرستان تربت حیدریه سالروز نهم دی از دو جهت حائز اهمیت است که اولین آن پیروزی انقلاب در این شهرستان 43 روز قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، یعنی9 دیماه 57 و دوم حماسه بیادماندنی در 9 دیماه 88 که همگام با خروش ملت قهرمان ایران رقم خورد.

شهرستان تربت حیدریه در 9 دی سال 1357 با رهبری علما و بزرگان شهر و حضور در صحنه امت حزب الله توانست 43 روز قبل از پیروزی انقلاب، با سرنگونی مجسمه پهلوی و بیرون راندن ایادی رژیم منحوس شاهنشاهی از شهر زمام امور را بدست گرفته و افتخاری دیگر برای مردم این خطه رقم بزنند.

در آستانه حماسه بیادماندنی مردم تربت حیدریه در سال 57 برآن شدیم تا زندگی نامه مختصری از 10 شهید والامقام این حماسه  را باز نشر نمائیم.

همچنین در این قیام انقلابی و بیادماندنی 17 نفر به خیل جانبازان انقلاب اسلامی پیوستند.

شهید حسنعلی پاکروان

شهید پاکروان در سال 1357 در خانواده ای مذهبی در تربت حیدریه دیده به جهان گشود و با درآمد بسیارناچیز و علاقه زیاد، پدر او را به مدت 2 سال به مکتب خانه فرستاد و در سن 7 سالگی وارد مدرسه شد.

دوره ابتدایی را در مدرسه تمدن سپری و سپس بدلیل فقر مالی ترک تحصیل کرد.

همراه پدر جهت اقامه نماز به مسجد می رفت و در مغازه بزازی پدر اوقات بیکاری خود را به خواندن کتاب های مذهبی و سیاسی می پرداخت،

او مدت 6 ماه به جرم پخش اعلامیه های امام (ره) زندانی شد و مجددا از کار انقلابی خود دست برنداشت و بخاطر فرار از دست رژیم ساواک به مزار بوری آباد فاصله 5 کیلومتری تربت حیدریه پناه برد و با درگیری عوامل رژیم دستگیر و با وساطت آیت اله شیرازی آزاد شد.

سرانجام در روز 9 دی ماه 57 به صف راهپیمایان می پیوندد تا اولین ضربه کاری را به ریشه پوسیده زده و در هنگام پائین آوردن مجسمه مجروح و عاقبت به فیض عظیم شهادت نائل شد.

شهید حسینعلی دلدار تربتی

شهید دلدار در سال 1324 در خانواده ای مذهبی در تربت حیدریه دیده به جهان گشود و در سن 6 سالگی نعمت بزرگ پدر را از دست داد و با زحمات مادر مهربانش که از راه چرخ زمینی امرار معاش می کرد بزرگ شد.

وی بدلیل وضعیت نامطلوب اقتصادی از تحصیل بازماند و جدیت در کسب روزی حلال را در پیش گرفت.

در سن 22 سالگی ازدواج کرد که حاصل این پیوند مبارک شش فرزند صالح بود.

وی پس از ایجاد شغل های گوناگون، بیکار ننشست و همیشه در جهت به ثمر رسیدن انقلاب در تکاپو بود.

این شهید والامقام مورد تعقیب عوامل ساواک قرار گرفت و پس از انجام مبارزاتی سخت در روز 9 دی 57 در میدان شهدا هنگام سرنگونی مجسمه ننگین شاه به شهدای انقلاب پیوست.

شهید رضا عسکری

رضا عسکری که شرح حال و تشیع هر شهیدی در تربت حیدریه با نام او همراه است بعنوان نخستین شهید انقلاب اسلامی در این شهرستان 71 روز قبل از پیروزی انقلاب در روز شنبه 11 آذرماه سال 57 در درگیری با عوامل رژیم پهلوی به درجه رفیع شهادت نائل آمد‌.

شهید والامقام رضا عسکری در سال 1342متولد د و پس از تربیت صحیح در دامان گرم خانواده و سپری کردن دوران ابتدایی و راهنمایی، بلاخره  چون دوره راهنمایی همزمان شده بود با اوج گیری مبارزات مردمی علیه حکومت منفور پهلوی، دست از تحصیل کشید و به صف انقلابیون پیوست و با پخش اعلامیه های حضرت امام خمینی(ره) مردم را ارشاد به مکتب نوین اسلام می کرد و سرانجام در راهپیمایی 9 دی 57 شربت شیرین شهادت را نوشید و به دیار معبود شتافت.

شهید علیرضا کارگزار

شهید کارگزار در سال 1345متولد پنجمین فرزند خانواده و پدرش کارمند کارخانه قند تربت حیدریه بود.

دوران تحصیلی خود را سپری ولی با عنایت به تواضع آرام و قرار و تحمل حکومت ساواک را نداشت و اینقدر علاقه به حضرت امام داشت که حتی شب قبل از شهادت با همان عکس امام می خوابید.

سرانجام بر اثر مبارزه سخت در روز 9 دیماه 57 در مقابل رژیم ستمشاهی، شربت شیرین شهادت را نوشید و در بهشت عسکری تربت حیدریه به خاک سپرده شد.

شهید غلامرضا صابریان

شهید صابریان در سال 1343 در شهر تربت حیدریه دیده به جهان گشود، از خانواده های متدین و علاقمند به معصومین (علیه السلام)، او را نذر امام هشتم کرده بودند که چنانچه خداوند به آنها پسری عنایت نماید نام او را رضا بگذارند.

وی پس از تربیت در دامان پر مهر و محبت والدین دوران ابتدایی را با علاقه فراوان سپری و سال 1355 وارد مقطع راهنمایی شد.

هنوز 2 سال از راهنمایی را نگذرانده بود که مواجه شد با شکل گیری نهضت های مردمی علیه حکومت منفور پهلوی و فعالیت های انقلابی خود را آغاز کرد.

عزم خود را جزم و گوش به فرمان امام عزیز و آخرالامر در روز نهم دی ماه 57 در هنگام پائین کشیدن مجسمه شاه پیشقدم و شربت شیرین شهادت را نوشید.

شهید قدرت الله صالحی

شهید صالحی در سال 1313 در روستای سرکاریز از توابع تربت حیدریه در خانواده ای مذهبی و دینی دیده به جهان گشود.

پس ارتربیت صحیح در دامان پر مهر و محبت پدر و مادر و سپری کردن مصائب و مشکلات پیش راه هیچ درآمدی نداشت و پس از اجرای سنت نبوی ازدواج کرد که حاصل آن 3 فرزند می باشد.

او مقید به شرکت در مجالس مذهبی و ادای فریضه زکات و از قشر زحمتکش بود و سرانجام روحیه مذهبی و دینی او را در مبارزه با رژیم سفاک شاه در 9 دی 57 به مقام والای شهادت رساند.

شهید مصطفی امامی

شهید امامی اولین فرزند خانواده و به علوم قرآنی علاقمند بود و در سن 7 سالگی وارد مدرسه شد.

دوران ابتدایی، راهنمایی و متوسطه را با موفقیت طی کرد و در انتظار شرکت در کنکور سراسری بود.

این انتظار مصادف شد با اوج گیری مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی و این شهید والامقام با غیرت انقلابی که داشت احساس مسئولیت کرد و با پخش اعلامیه های امام در بین دانش آموزان و آحاد مردم برتری ولایت و اسلام را روشن و آخرالامر در 9 دی ماه 57 به صف راهپیمایان پیوست و در زمان پائین کشیدن مجسمه شاه با اصابت تیر دژخیمان به فیض عظیم شهادت نائل آمد.

شهید علیرضا شیبانی

شهید علیرضا شیبانی در سال 1345 در روستای نوغاب تربت حیدریه در خانواده ای متعهد و مذهبی دیده به جهان گشود.

از سن 6 سالگی وارد مدرسه شد، دوران ابتدایی را در محل روستا سپری و بدلیل علاقه شدیدی که به مسائل دینی داشت وارد حوزه علمیه قرآنی شد.

وی در اوج مبارزات مردم علیه حکومت پهلوی با حضور فعال در جلسات و ایراد سخنانی برعلیه رژیم منحوس پهلوی مردم را ارشاد می کرد بطوریکه چندین مرحله توسط مامورین مورد تعقیب قرار گرفت و مصمم به سرنگونی مجسمه ننگین شاه شد تا اینکه سر انجام در 9 دی ماه 57 بر اثر اصابت گلوله مزدوران به فیض عظیم شهادت نائل آمد.

شهید علی اکبر خاکشور

شهید خاکشور در سال 1322 در خانواده ای زحمتکش ومذهبی در روستای بیسقفیزن از توابع تربت حیدریه دیده به جهان گشود.

پس از تربیت صحیح در دامان پر مهر و محبت مادر و رسیدن به سن 6 سالگی بدلیل وضع نامناسب اقتصادی از ادامه تحصیل محروم شد و همپای پدرش به کار کشاورزی مشغول و سپس وارد کار بنایی شد و از این راه امرار معاش می کرد.

در سن 20 سالگی ازدواج که حاصل این پیوند مبارک 2 فرزند دختر بود.

در زمان حکومت پهلوی با اعتقادی راسخ و علاقه به امام و انقلاب و شرکت در محافل مذهبی تلاش برای سرنگونی رژیم داشت تا اینکه سرانجام در روز 9 دی ماه 57 با اصابت تیر به ناحیه چشم در میدان شهدا شربت شیرین شهادت را نوشید و به دیار حق شتافت.

شهید محمد حسین فخار

روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.

انتهای پیام/

لینک کوتاه:

!!تــوجـه

  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد همین مطلب بنویسید
  • لطفا نظرات خود را به فارسی تایپ نمایید
  • لطفا سعی کنید نظرتان مختصر و مفید باشد
  • به نظرات دیگر کاربران احترام بگذارید

ثبت نظر :


 
 
x
کشور را معطل مذاکرات نکنیم مسیر تربت‌حیدریه به بایگ قربانی کمبودها وکاستی‌ها سناریوی مذاکرات؛ عملیات روانی با پوشش دیپلماسی است شکست طلسم ۵ ساله نهضت ملی مسکن در تربت‌حیدریه مناطق گردشگری بایگ نیازمند آنتن‌دهی است سرمایه‌گذاری برای تولید نیازمند امنیت پایدار است ۹۵ درصد تعهد اشتغال خراسان رضوی محقق شد خسارت ۱۵۸ میلیارد تومانی سرما به کشاورزی تربت‌حیدریه ثبت ۲۸۷ تولد نوروزی در تربت‌حیدریه باند جنایتکار صهیونیستی نیروی نیابتی استکبار است اختلاف آمار مصدومان تصادفات نوروزی و چالش‌های آن استراتژی جمهوری اسلامی با تهدید و تحریم تغییر نمی‌کند
hacklink al hack forum organik hit kayseri escort