



به گزلرش تابان تربت، پس از چند ماه جنگ لفظی و تنش های متعدد میان آمریکا و کره شمالی، رهبران دو کشور بلاخره در سنگاپور ملاقات کردند و در همین حین بود که برخی ها گفتند که جمهوری اسلامی ایران باید از این الگو نیز پیروی کند.
بعد از نشست سران آمریکا و کره شمالی بیانیه ای درباره محورهای کلی که توافق شده بود منتشر می شود اما هنوز چند ساعت از انتشار آن نمی گذرد که ترامپ رییس جمهور آمریکا پشت تریبون اعلام می کتد که اگر چه با کره شمالی توافق کردیم اما بعدها اگر احساس کنیم این توافق به نفع ما نیست آن را برهم می زنیم.
اکنون یک نمونه تجربه آشکار از قابل اعتماد بودن و یا نبودن آمریکا را جمهوری اسلامی ایران سه سال پیش بدست اورد و طی دو سال رفت و امد های زیاد و چانه زنی های فراوان تیم مذاکره کننده و عقب نشینی ایران از حق مسلم خود در انرژی هسته ای، توافقی با کشورهای ۵+1 بعنوان برنامه اقدام جامع مشترک و یا همان برجام شکل گرفت.
هنوز جوهر متن توافق برجام خشک نشده بود که اوباما رییس جمهور وقت آمریکا تحریم های جدید علیه ایران را تمدید و یا اعمال می کند و به رغم وعده و وعید های جان کری وزیر خارجه وقت ایالات متحده، تحریمها یکی پس از دیگری تمدید می شود و کار به جایی می رسد که از نقض روح و جسم برجام سخن به میان می آید.
بعد از اوباما، دونالد ترامپ رییس جمهور جدید آمریکا نیز در ادامه سیاست های خصمانه خود علیه ایران از این توافق بین المللی که پشتوانه آن قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را دارد را براحتی نادیده می گیرد و بصورت یکجانبه از برجام خارج می شود.
تجربه برجام و مذاکرات اخیر ترامپ با کره شمالی نشان می دهد آمریکایی ها به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند و باید درخصوص پیشنهاد مذاکره با آنها به دیده شک و بی اعتمادی نگریست.
آمریکا چه هدفی را از طرح پیشنهاد مذاکره دنبال می کند؟
بنظر می رسد آمریکایی ها در سناریوی جدید خود در باب مداکره با ایران، افکار عمومی و نخبگان جامعه را هدف قرار داده تا در بستر یک عملیات روانی پیچیده و در کنار جنگ اقتصادی در مرحله نخست میان نخبگان و مسوولان جامعه دو دستگی و اختلاف ایجاد کند و همزمان در افکار عمومی بجای اینکه دو گانه ایستادگی و تدبیر در مقابل تبدیل شدن به سوریه و لیبی شکل بگیرد دو گانه غیر واقعی جنگ و صلح و یا مذاکره را ایجاد کند.
در سناریوی آمریکایی ها علاوه بر تلاش برای ایجاد دوگانه های غیر واقعی تلاش می شود با فشارهای اقتصادی، مردم را به سمت هرج و مرج و آشوب سوق دهند و به کمک منافقین صد انقلاب برانداز، میان مردم و نظام فاصله ایجاد کنند.
در این عملیات روانی کلید واژه هایی مانند؛ بن بست، فروپاشی، ازهم گسیختگی امور و غیر قابل حل بودن مشکلات اقتصادی نقش اساسی دارد که در بستر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی بصورت پرحجم و گسترده بین مردم پمپاژ می شود.
مسوولان کشور اجازه موج سواری دشمن بر مطالبات مردم را ندهند
کارشناس مسایل سیاسی در این خصوص می افزاید: در چنین شرایطی که هدف دشمن مشخص است باید با این اهداف و سیاست های خصمانه مقابله شود و مقابله با آن هوشیاری مسوولان اجرایی، قضایی و نمایندگان مجلس را می طلبد، هوشیاری که باید منجر به رفع مشکلات اقتصادی و خنثی سازی توطئه دشمن شود.
حسین محمدی گفت: مردم دغدغه ها و مطالبات بحقی دارند که مسوولان باید با تدبیر و در زمان معقول رسیدگی و برطرف کنند و اجازه ندهند دشمن با موج سواری بر مطالبات صنفی و مردمی زمینه آشوب و اغتشاش در کشور فراهم شود.
وی می افزاید: از سویی دیکر مردم باید بدانند که هرج و مرج و آشوب هیچ سودی برای کشور نخواهد داشت و نه تنها مشکلات آنها حل نمی شود بلکه با موح سواری بدخواهان و دشمنان قسم خورده بخصوص منافقین ضد انقلاب پروژه سوریه سازی شکل می گیرد.
این تحلیلگر مسایل سیاسی خاطر نشان کرد: مسوولان کشور نیز باید در این شرایط که دشمن با تمام توان به میدان آمده الزامات و شرایط مقابله با جنگ اقتصادی را در برابر دشمن فراهم کنند.
محمدی اضافه کرد: امروز اصلی ترین نیاز کشور یکصدایی و وحدت است، آن هم صدایی که با مولفه قدرت و اقتدار بعنوان مهمترین رکن مقابله در برابر هیاهوی دشمن در این جنگ اقتصادی کارآمد باشد.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: مسوولان دستگاههای اجرایی ضمن آنکه چهره ای پر تلاش و با برنامه از خود به افکار عمومی متبادر می کنند باید به میان مردم بروند و با آنها صحبت کنند، مردم بشدت تشنه گفتار و رفتار عملی مسوولان اجرایی و قضایی کشور هستند.
انتهای پیام/
!!تــوجـه
- لطفا نظرات خود را فقط در مورد همین مطلب بنویسید
- لطفا نظرات خود را به فارسی تایپ نمایید
- لطفا سعی کنید نظرتان مختصر و مفید باشد
- به نظرات دیگر کاربران احترام بگذارید