با شکایت خانواده این زوج جوان ، پلیس خراسان رضوی تحقیقات ویژه ای را برای شناسایی هدایت کنندگان ای فرقه خاص که جوانان را تحت تاثیر باورهای افراطی و القائاتی قرار می دهند را آغاز کرده است.

این پیگیری پلیس از زمان آغاز شد که یک زن میانسال با مراجعه به پلیس از رفتارهای عجیب داماد و دخترش گفت.

این زن در حالی که خیلی مضطرب بود با این جمله که به دادم برسید. از دست کارهای دخترم و شوهرش دارم دیوانه می شوم، شروع به صحبت کرد: یک عمر زحمت کشیدم و خون دل خوردم ،حالا هم به جای آرامش و استراحت دوران بازنشستگی با چنین مشکل بزرگ و خطرناکی روبرو شده ایم.

چهار سال قبل حمید به خواستگاری دخترم آمد. پس از انجام تحقیقات و مذاکرات اولیه ،موافقت خود را با این ازدواج اعلام کردیم.

دامادم ،جوانی آرام و بی سر و صدا بود. مغازه ای داشت و نان هنرش را می خورد. من و همسرم زیر پر و بالش را گرفتیم .

مریم و حمید صاحب یک دختر شدند. آنها هیچ کم و کسری نداشتند و تازه می خواستیم طعم خوشبختی در کنار نوه مان را بچشیم که این بلا به سر مان آمد.

بهتر است بگویم یک مصیبت و درد بی درمان سرمان آمده است. حمید و دخترم از مدتی قبل خیلی مرموز شده بودند.

با هیچ کس رفت و آمد نمی کردند. حتی خانه ما نمی آمدند. پدر و مادر او هم از این نوع رفتار تعجب کرده بودند.

با پی گیری موضوع واقعیتی نگران کننده برای مان روشن شد. متاسفانه دامادم در اثر دوستی و رفت و آمد با فردی از خدا بی خبر ، شستشوی مغزی شده است.

او و دخترم تحت تاثیر باورهای افراطی و القائاتی فرقه های خطرناک قرار گرفته اند. حرف های عجیب و ترسناکی می زنند.

حمید در حضور دخترش ،عروسک های او را سربریده و تکه و پاره کرده است.

او و دخترم تلویزیون شان را خاموش کرده اند و می گویند با هیچ کس نباید در ارتباط باشند و هر غذایی نمی خورند.

دامادم سر کار هم نمی رود. چند بار می خواستم نصیحت شان کنم. فایده ای ندارد. آن قدر تعصبی هستند که اصلا به گفته هایم گوش نمی دهند. مانده ام چه خاکی بر سرم بریزم، نگران نوه ام هستم و … .

خدا لعنت کند کسانی که جوان های مردم را این گونه منحرف می کنند.

موضوع را به پلیس امنیت عمومی خراسان رضوی اطلاع داده ام و ماموران انتظامی تحقیقات خود را آغاز کرده اند. / رکنا