به گزارش تابان تربت، امروز هم دردهه چهارم انقلاب برخی درپی آنندتاتیر خلاص به پیکره انقلاب اسلامی بزنند.تأویل های نسبی گرایانه باخاطره گویی های واهی برخی وطمع ارتباط باشیطان بزرگ که نه تنها خلاف اصول انقلاب وامام(ره)ورهبر معظم انقلاب است که باروح شریعت اسلام درتضادعینی می باشد،عده ای رابرآن داشته تاآخرین تلاش خودرابرای پیشبرد پروژه«نسیان انقلاب اسلامی»به کارببندند.همین امرسبب شده است تاپرداختن به مقوله انقلاب وانقلابی بودن درشرایط امروز اهمیت دوچندانی پیدانماید.

به راستی انقلابی بودن دردهه چهارم انقلاب به چه معناست؟تکلیف مردم درابتدای انقلاب بااین مفهوم روشن بودانقلابی بودن درسال57معناومفهوم مشخصی داشت وآنهم این بودکه انقلابی کسی است که خواهان سرنگونی رژیم منحوس پهلوی واستقرارجمهوری اسلامی است ولی امروز که دیگرپای پهلوی درمیان نیست که مابه دنبال سرنگونی وانقلابی گری باشیم وجمهوری اسلامی تشکیل شده است!دردهه اول انقلاب به دلیل شرایطی که جنگ برکشورمان تحمیل کرده بودانقلابی بودن باز هم مفهوم روشنی داشت وبه منزله حضوردرمیدان جنگ وکمک به رفع فتنه صدام بودومردم انقلابی ما هرکس به نحوی دراین راستاعمل نموده ووظیفه انقلابی خودرابه انجام می رساند.اماازدهه دوم انقلاب یعنی دهه 70به بعد انقلابی بودن کم کم امری بی معناتلقی می شودازطرفی مردم آرمان های خود رابرآورده شده تلقی می نمایندوازطرفی دیگربرخی تعمداٌدرپی آن هستند تا انقلاب رابه سرانجام رسانده ومردم انقلابی راازصحنه خارج نمایند

این گونه به جامعه تلقین وتزریق کردند که سعی وتلاش شمابه ثمرنشست ورژیم شاه سرنگون شد جنگ نیزپایان یافت،حال وقت آن است تاکار رابه کاردانش واگذارنموده ومردم ازنعمات انقلاب بهره مندشوند،پیشبرد انقلاب رابه ماواگذار نموده وخود به زندگی عادی بازگشته واز دخالت درامور جداٌبپرهیزید،هرزمان که نیاز بودچه در انتخابات وچه درراهپیمایی هاماخود فراخوان می زنیم وشما مردم همیشه در صحنه حضور خود رابه رخ جهانیان بکشانید!واز این زمان مردم صحنه راخالی ومیدان رادراختیار گروه هاوجناح های سیاسی قراردادند وشدآنچه نباید می باشد.

عرصه«انقلاب،میدان تاخ وتاز جریانات قدرت شد و مردم که صاحبان اصلی انقلاب بونددرحاشیه قرارگرفتند.دلیل این امرآن بود که انقلابی بودن ودرصحنه بودن مردم درشرایط جدید به درستی برای مردم باز تعریف نشده بودوانقلابی بودن به سیاق گذاشته هم بیمعنا شده بود.

امابه راستی آیادراین زمان انقلابی بودن معنایی دارد؟درپاسخ باید گفت انقلابی بودن درنسبت باآرمان معنا پیدامی نماید وقتی ما می توانیم مردم رابه انقلابی بودن فرابخوانیم که برای آن ها آرمان بلندی ترسیم نماییم.آرمان به منزله وضعیت مطلوبی است که امروزدورازدسترس است ومیان وضع موجود ماباآن وضع مطلوب شکاف عمیقی وجود دارد که پرکردن این شکاف بااصلاحات امکان پذیرنیست بلکه نیازمند اقدام انقلابی وجهادی است.درزمان انقلاب وجنگ تحمیلی مردم آرمان خودشان رامیشناختند ودرپی رسیدن به آن وضع مطلوب بودند،وضعیتی که درآن شاه برکشور حکومت ننمایدوجمهوری اسلامی تشکیل شده باشد ودرمرحله جنگ هم پایان جنگ بود.بارسیدن به این دوقله کار تمام شده فرض شدامااین چنین نبود بلکه پایان جنگ به تعبیر حضرت روح الله آغاز دیگری بود«امروز جنگ حق وباطل ،جنگ فقروغنا،جنگ استضعاف واستکبار،وجنگ پابرهنه هاومرفهین بی دردشروع شده استـ»انقلاب باپایان جنگ می توانست نفس تازه کندواهداف خودراپی گیرد اهدافی که دردوبعد داخلی وخارجی طرح ریزی شده بودودریک نقطه به می پیوست ومردم ایران رابه آرمان هایشان می رساند.دربعدخارجی حضرت امام«تشکیل هسته های مقاومت درسراسرجهان»،«تشکیل حزب جهانی مستضعفین»ودرنهایت «تشکیل حکومت جهانی اسلام»رابه عنوان قله حرکت انقلابی مردم ایران درنظرگرفتندکه انقلابیون باید درجهت رسیدن به آن تلاش می کردند.ودربعد داخلی مقام معظم رهبری فرایندپنج مرحله ای انقلاب اسلامی راترسیم می نمایند که ازپیروزی انقلاب آغازوبه تشکیل تمدن نوین اسلامی ختم می شود.ایشان دراین زمینه می فرمایند:«شماسوال می کنید که ماازحالابه بعدچه خواهیم کرد؛من به شمامی گویم که ما در اول راهیم .آن تصویری که ازجامعه ی اسلامی درذهن ماست،باوضع کنونی مافاصله ی زیادی دارد.ماتوانستیم حصاری رابشکنیم ومانع راازسرراه حرکت به سمت دولت اسلامی وجامعه ی اسلامی ودنیای اسلامی برداریم.آنچه راکه میتوانیم بین خودمان وخدابگوییم،این است که ماتلاش کردیم ومردم ماصادقانه حرکت کردندوامام ماخوب رهبری کردوخوب پیش برد؛اماآنچه راکه دراثنای این جاهلیتمظلم طی کردیم ،نسبت به آنچه که که بعداٌبایدطی کنیم،مطمئناٌخیلی کم است.

همچنین درجایی دیگرمی فرمایند:«یک زنجیره ی منطقی وجوددارد؛پیش ها این راگفتیم ،بحث شده.حلقه ی اول،انقلاب اسلامی است،بعد تشکیل نظام اسلامی است،بعدتشکیل دولت اسلامی است،بعد تشکیل جامعه ی اسلامی است،بعد تشکیل امت اسلامی است؛این یک زنجیره ی مستمری است که به هم مرتبط است.»

براین اساس اگربخواهیم دردهه چهارم انقلاب تعریفی از انقلابی بودن ارائه نماییم باید بگوییم انقلابی کسی است که درراه رسیدن به آرمان های اصیل انقلاب اسلامی که همان حکومت جهانی اسلام یا امت واحده اسلامی است حرکت می نماید ودرهرشرایط بدانددرچه مرحله ازفرایند انقلاب اسلامی ایستاده است واین مرحله چه اقتضائاتی داردومتناسب باآن اقتضائات عمل کندوبداند انقلاب،تدریجاٌ تحقق پیدا می کندوثمرات خودرانشان می دهد وبه مردم اطمینان دهد مفهوم انقلابی بودن کلید طلائی بسیاری از قفل های رایج حیات فردی واجتماعی امروز ماست یعنی ماتنهاوتنها زمانی می توانیم از مشکلات موجود که دامن گیر مردم وانقلاب شده است عبورنمائیم که انقلاب اسلامی رابه سرمنزل مقصود خود برسانیم. درپایان اذعان می نمایم انقلاب اسلامی درمسیر خوددر حال حرکت است هرچند سنگ اندازی ها فراوان است امااین شجره طیبه منتظرمن وشمانایستاده است وهمت من و شماتنها به سرعت رسیدن به اهداف وآرمان ها می افزاید.صحبت دراین باب بسیار است ومجال این مرقومه کوتاه.

مهدی بشارتی