



خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی تابان تربت، بمناسبت سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی با یکی از آزادگانی که بیشترین دوران اسارت را داشته مصاحبه مفصلی را ترتیب داده که در ذیل به آن می پردازیم.
تابان تربت: لطفا در ابتدا خودتان را معرفی کنید
علیرضا جعفری متولد 1347 دارای همسر و یک فرزند پسر و دو دختر هستم و هم اکنون بعنوان مسئول موسسه فرهنگی پیام آزادگان در راستای خدمت به آزادگان شهرستان فعالیت می کنم.
تابان تربت: در چه تاریخی به جبهه رفتید و چگونه به اسارت دشمن بعثی در آمدید؟
ششم آذرماه سال 1362 در سن 15 سالگی از طریق تیپ 21 امام رضا(ع) به فرماندهی سردار محمد باقر قالیباف عازم جبهه شدم و در عملیات خیبر که اسفند همان سال برگزار شد، در تاریخ چهارم اسفند، علیرغم مقاومت و پایداری رزمندگان اسلام در منطقه هورالهویزه، داخل خاک عراق به همراه 700 نفر دیگر از رزمندگان تیپ 21 امام رضا(ع) به اسارت دشمن بعثی در آمدیم.
تابان تربت: انگیزه شما از رفتن به جبهه چه بود؟
با شنیدن فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر رفتن جوانها به جبهه و نیاز جبهه های نبرد حق علیه باطل به جوانان آماده و با نشاط در راه دفاع از دین و ناموس و عزت انقلاب عازم جبهه های جنوب شدم.
تابان تربت: بعد از اسارت شما را به کجا بردند؟
بعد از اسارت ابتدا ما را بمدت یک هفته به اردوگاهی در شهر بصره عراق بردند که پس از تحمل یک هفته شکنجه و بازجوئی و سختی های طاقت فرسا به اردوگاهی دیگر در بغداد منتقل کردند.
در آنجا هم اسرا به همین روال آزار و اذیت می شدند و پس از بازجوئی ها و شکنجه های طولانی در مدت چهارماه، دوباره همه اسرای عملیات خیبر را به اردوگاهی دیگر به موصل منتقل کردند.
تابان تربت: مقداری از دوران اسارت بگوئید
بعثی ها بر این تفکر اشتباه خود اصرار داشتند که در عملیات خیبر بسیاری از اسرا از سن و سال پائین برخوردار بوده و می توانند با شستشوی فکر و ذهن این رزمندگان جوان، تبلیغاتی را بر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران در سانه ها و افکار عمومی دنیا به راه بیندازند و در همین راستا 400 نفر از اسرای زیر 20 سال که من خودم عضوی از آنها بودم را به استان جنوبی الانبار شهر الرمادی اردوگاه شماره 2 رمادی منتقل کردند، اما باز هم با مقاومت و ایستادگی جوانان انقلابی و مومن روبرو شدند.
تابان تربت: تلخ ترین و بهترین خاطره دوران اسارت خود را بگوئید
تلخ ترین خاطره من به مانند خیلی از اسرای دیگر به اعلان ارتحال امام بزرگوار بر می گردد و بقدری برای اسرا سخت گذشت که بچه ها چند روز لب به آب و غذا نمی زدند و تنها کارآنها برگزاری مراسم عزاداری و ختم قرآن و صلوات خارج از دید بعثی ها ملعون بود.
بهترین خاطره من هم به زمانی بر می گردد که بعد از پایان 8 سال جنگ سخت تحمیلی و همچنین دو سال انتظار، موضوع تبادل اسرا قوت گرفت و در تاریخ دوم شهریور ماه سال 62 وارد خاک پاک میهن اسلامی شدیم.
تابان تربت: پس از اسارت چه مسئولیت های در نظام داشتید؟
پس از اینکه در شهریورماه سال 69 به میهن اسلامی بازگشتم به استخدام سپاه در آمدم و مدت 17 سال در رده های بسیج دانش آموزی، تبلیغات و فرهنگی و آماد و پشتیبانی ناحیه بسیج تربت حیدریه فعالیت داشتم. سال 87 بازنشسته و بصورت داوطلبانه در بنیاد شهید و امور ایثارگران به آزادگان عزیز خدمت رسانی کردم. هم اکنون هم بمدت دو سال مسئول موسسه فرهنگی پیام آزادگان تربت حیدریه هستم.
تابان تربت: اسارت در اردوگاه های عراق چه نتیجه ای ابتدا برای شما و سپس برای ملت ایران داشت؟
استخبارات عراق یا همان اردوگاههای اسرای ایرانی به معانی واقعی کلمه دانشگاه خودسازی و تقویت روحیه دینی و مذهبی برای آزادگان بود که با تحمل همه شنکنجه ها و سختی های فراوان، بچه ها پاک و صادق ماندند و در لحظه ورود به ایران به مانند طفلی تازه متولد شده در آغوش ملت قرار گرفتند.
ملت ایران هم با پی بردن به این صبر و استقامت آزادگان دلیر دوران دفاع مقدس، محکم تر و پایدار تر از گذشته در برابر زیاده خواهی جبهه استکبار خواهند ایستاد.
انتهای پیام/
!!تــوجـه
- لطفا نظرات خود را فقط در مورد همین مطلب بنویسید
- لطفا نظرات خود را به فارسی تایپ نمایید
- لطفا سعی کنید نظرتان مختصر و مفید باشد
- به نظرات دیگر کاربران احترام بگذارید