به گزارش خبرنگار تابان تربت، بمناسبت 26 مرداد ماه سالروز ورود آزادگان سرافراز به میهن اسلامی خبرنگار ما گفت و گویی با یکی از آزادگان سرافراز دفاع مقدس  در شهرستان تربت حیدریه انجام داده که در ذیل به آن می پردازیم

ابتدا خودتان را معرفی و بفرمائید که از چه زمانی به جبهه رفتید

علیرضا فهیمی 48 ساله از شهرستان تربت حیدریه، دارای 38 ماه سابقه آزادگی،  حدود 17 سال سن بیشتر نداشتم  که در سال 1365 به جبهه های حق علیه با طل بصورت داوطلبانه اعزام شدم و پس از طی یکسال از اعزام بعنوان سرباز در جبهه ها حضور یافتم.

در چه عملیاتی به اسارت رژیم بعث عراق درآمدید؟

پس از عملیات کربلای 10در تاریخ 20 تیرماه 1366 در منطقه جزایر مجنون و طلائیه که قسمتی از آن معروف به کاسه بود همراه با 63 نفر دیگر از رزمندگان اسلام که اغلب نیز مجروح بودند اسیر شدیم.

از لحظه های اسارت برایمان بگوئید

پس از اینکه همراه چند تن از رزمندگان در جزایر مجنون اسیر شدیم، عراقی ها همه را به شهر الاماره بردند و بعد 2 روز ه همگی به استخبارات عراق منتقل شدند و در این مدت شکنجه های فراوان دادند، در ادامه بمدت 3 ماه اسرا را به پادگان الرشید بغداد منتقل و در آنجا نیز به مانند استخبارات به آزار و اذیت و شکنجه نیز پرداختند.

بعد از گذشته سه ماه  اسرا را به استان صلاح الدین و شهر تکریت منتقل کردند و پس از گذشت حدود یکسال در اردوگاه یازدهم شهر تکریت در نهایت اسرای همزمان با ما را در استان دیاله و شهر بعقوبه اردوگاه 18 رژیم بعث عراق مستقر کردند.

رژیم بعث عراق از اسرای نوجوان و جوان چگونه بهره برداری تبلیغاتی می کرد؟

یکی از حربه های دوران جنگ مبارزه تبلیغاتی و رسانه ای است، لذا بسیاری از عاشقان و دلدادگان به مکتب امام راحل که در سنین نوجوانی بین 13 تا 18 سال  پا در مسلخ عشق گذشته و اسیر شده بودند به گمان رژم بعث عراق ابزار تبلیغاتی شدند تا از آن بهره برداری تبلیغاتی داشته باشد، بدان معنا که جمهوری اسلامی ایران نیرو برای جنگیدن ندارد و نوجوانان را بالاجبار راهی جبهه ها می کند، اما با مقاومت جانانه فرزندان روح الله مواجه شد و این توطئه تبلیغاتی نیز خنثی شد.

مهمترین درسی که در دوران اسارت گرفتید؟

در این مدت راه انقلاب و ولایت را بهتر دیدیم و شناختیم، گفتمان انقلاب اسلامی برایمان بهتر تفسیر شد، زیرا آرمانهای انقلاب را آنجا می دیدیم، وقتی دشمن به ظاهر مسلمان را ملاحظه می کردیم تفاوت کشور اسلام ناب محمدی(ص) با رهبری صالح و کشور مسلمان طاغوتی را درک کردیم، لذا دفاع از انقلاب و ولایت فقیه به شیرینی برایمان تفسیر شد.

از خاطرات دوران اسارت بگوئید

خاطره ها فراوان و از حوصله شما خارج است اما یکی از خاطرات شیرین دوران اسارت این بود، با وجود اینکه همه اسرا بیش از 160 نوع شکنجه روحی و جسمی را گذارنده بودند، اما همچنان مقاوم و استوار ماندند، روزی افسر عراقی به اردوگاه آمد و به این نکته اذعان کرد که با وجود انواع و اقسام شنگجه های روحی و جسمی ما نتوانستیم حتی یک لحظه تفکر روح الله را از ایرانی ها بگیریم، این همان درس مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن است و  آزادگان سرافراز خود را از ولایت و انقلاب جدا نکردند.

اما خاطره تلخ  همه اسرا این است که دوستان و برادران و پدرانشان در مقابل چشمانشان انواع شکنجه های روحی و جسمی می دادند و کاری از دیگران بر نمی آمد و گاهی رزمندگان اسلام بر اثر سختی شکنجه ها به شهادت می رسیدند.

وقتی شنیدید که به کشور بازمی گردید چه احساسی داشتید؟

پس از قطعنامه 598 و ورود صلیب سرخ به اردوگاهها، امیدها برای بازگشت زنده شد و با توجه به اینکه خودم از اسرای مفقود الاثر بودم تا لحظه ورودم به ایران حتی پدر و مادرم نیز از آن اطلاعی نداشتند، اما بازگشت به میهن اسلامی بعد از حدود 38 ماه اسارت طعم شیرنی داشت و همگان خاک عزت و اقتدار کشور خود را بوسیدند.

بعد از اسارت به چه کاری مشغول شدید؟

بعد از رهایی اسارت به استخدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمدم و حدود 24 سال در قسمت های مختلفی از جمله بسیج دانش آموزی شهرستان و استان انجام وظیفه کردم و اکنون حدود 3 سالی است که بازنشسته ام اما فرماندهی پایگاه مقاومت بسیج امام خامنه ای(مدظله العالی) و مدیریت شرکت جوان سیر ایثار شعبه تربت حیدریه را عهده دار هستم.

مهمترین پیام آزادگان برای نسلهای آینده انقلاب اسلامی؟

مهمترین پیام آزادگان و ایثارگران فرهنگ مقاومت و انقلابی گری است، این فرهنگ گفتمان انقلاب اسلامی می باشد و  تنها با آن  می توان بدون نگاه و ترس از دشمن، امنیت را برای کشور تضمین کرد.

انتهای پیام/